علی عزیز دل ماعلی عزیز دل ما، تا این لحظه: 9 سال و 5 ماه و 28 روز سن داره
زندگی شیرین مازندگی شیرین ما، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 20 روز سن داره

♥`*•.¸علی کوچولو پسر پاییزی من ¸.•*´♥

ღ♥ مامانی کدبانو...!!!

  سلام ناز مامانی خوبی؟!قربوووونت برم من....... واااای تورو خدا نگا کن این دوتا رو چه خوووووووووووووووووووردنی ان.....!!!!!! وااااای چه تپلی................!!!!!!!دلم میخواد لپاشونو گاز گاز کنم!!!  قاصدکم منم وقی کوشولو بودم اینقدر تپلی بودما.......!!!!شایدم بیشتر....!!! بابایی خیلی نی نی تپلی دوست داره کاش تو هم به مامانت بری و تپل شی.....!!!   امروز شنیدم که خانوم دوست بابایی که یکی دوبار دیدمشون زایمان کرده و پسردار شده! این دوستم هم چون به خاطر دانشگاه همسرش یه شهر دیگه بودن و نه ما دیدیمشون و نه خودش گفته بود بارداره وقتی 6 ماهه بود فهمیدیم....!!! درست مثل دوست پست قبلم...!!...
27 مهر 1391

ღ♥ مامانی و کلی خرید!

سلام قاصدک ناز مامان خوبی؟       یکی از دوستام که همسرش هم با بابایی دوسته یه پسر کاکل زری به دنیا آورده...! بابایی دیشب خبرشو بهم داد و خوشحالم کرد... وقتی 6 ماهه باردار بود ما خبردار شدیم...!! آخه اونها به خاطر کار شوهرش یه شهر دیگه زندگی میکنن و ندیده بودیمش و خودش هم نگفته بود که بارداره...! واسه همین انتظار زیادی نکشیدیم و خیلی زود خبر فارغ شدنش رو شنیدیم!   واسه زایمانش اومدن اینجا...   هفته پیش با چند نفر دیگه از دوستامون اومدن خونه و یه گلدون قشنگ واسمون هدیه آوردن  انشالله در چند روز آینده ما هم میریم دیدن خودش و بچه اش...     &n...
24 مهر 1391

ღ♥ شهریور پر خاطره

  سلام و صد سلام به فرشته کوچولوی نازم.........! وااای که دلم یه ذره شده واست....!!! دیشب باز خوابتو دیدم مامانی......!!!! آخه قبلش با بابایی کلی در موردت حرف زدیم....!! هر دو بی تاب حضورت هستیم و دوست داریم که زودتر بیای توی زندگیمون...!!! اما با این حال  باز هم فعلا تصمیم نداریم که دعوتت کنیم.... قاصدکم من و بابایی کلی برنامه داریم که قبل از دعوت کردنت باید انجام بدیم... روز به روز هم به لیست کارهامون اضافه میشه....!!! من یکسال دیگه به خودم وقت دادم که آمادگی لازم رو برای اومدنت به دست بیارم... میدونم که زمان به سرعت سپری میشه و فرصت کمه...پس کم کم باید شروع کنم... اولین کار خو...
22 مهر 1391

ღ♥ سلام به نی نی نازم

سلام به قاصدک ناز خودم و دوستای مهربون و عزیزم.... خوبید؟! ببخشید یه چند مدتی نبودم.... هم اینکه شارژر لپ تاپ سوخته بود و   هم حس و حال و وقت ِ اومدن به نت رو نداشتم.... ممنونم که به یادم بودید و با کامنتهاتون جویای احوالم شدید.... انشالله به زودی با پستهای جدید میام و به همتون سر میزنم دوستای گلم.   نی نی نازم دلم برات یه ذره شده بود...! نکنه یه وقت فکر کنی چون یه ماهه برات ننوشتم ازت غافل بودم و به یادت نبودماااا...!!! نه مامانی....به یادت بودم هر لحظه و هر ثانیه....! تازه کلی وسایل ناز و قشنگ برات خریدم گل مامان... انشالله عکساشو میذارم...     ...
21 مهر 1391
1